یه روز خدا تصمیم گرفت 5تافرشته رو که رو زمین گم شده بودن به واسطه ی یه نفر که اسمش سايمون بود بهم برسونه.
که بالاخره همو پیداکردن،باهم زندگی کردن،شیطونی کردن،شایعه های وحشتناک خوردشون نکرد،ادامه دادن...✌این 5تا فرشته شدن زندگی من...که هیچکس جزدایرکشنراحرفمو نمیتونه هضم کنه...
نایل جوجه ایرلندی...ترس لیام از قاشق...!هری مو فرفری...〰لویی و هویج!دی جی مالیک...و کلی چیزی دیگه که نمیتونم بشمارم براتون...وفقط تو ذهنم یادآوری میشن...آره،زین رفت...تلخ ترین حادثه ی زندگی دایرکشنراشد ولی...☝ماهنوزم وان دایرکشنو با زین میشناسیمامروز 6ساله از باهم بودن اون پنج تا فرشته میگذرهیه جمله ی معروفی تو خانواده ی وان دی هست که میگه :مادایرکشنرنشدیم که خاص شیم،ماخاص بودیم که دایرکشنرشدیم :)تولدت مبارک یک جهت منو به خودم وهمه دایرکشنرا تبریک میگم که دوسشون دارم...
[ امتیاز :
] [ نتیجه : 3 ][ شنبه 2 مرداد 1395 ] [ 18:13 ] [ NEGIN ] [ بازدید : 1133 ] [ ]
آخرین مطالب